دلایل تاریخی افول معماری ایرانی - اسلامی/ آیا سنت معماری با سبک زندگی امروز قابل جمع است؟

یک استاد دانشگاه گفت: در اواخر قاجار به ‌خصوص از زمان ایجاد دانشکده‌های معماری در دوران پهلوی‌ رویکرد غرب‌زدگی و خودباختگی پادشاهان و تقلیدی فکرکردن شبه‌روشن‌فکران ایرانی به اوج خود رسید و به دنبال آن افول سبک معماری اسلامی ایرانی تشدید شد.

زمان مطالعه 17 دقیقه

img

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، تا به حال از خانه‌های تاریخی موجود در شهر خود بازدید کرده‌اید؟ عمده خانه‌های برجا مانده از گذشته متعلق به افراد ثروتمند جامعه گذشته بوده اما نگاهی به نمای بیرونی این واحدهای مسکونی هیچ تفاوتی با سایر خانه‌های امروزی نداشته است. بر خلاف برج و باروی ثروتمندان امروزی که چهره بیرونی خانه بعضا، بسیار گران‌تر از داخل خانه است، خانه‌های تاریخی که با سبک معماری اسلامی ایرانی تزیین شده‌اند، داخلی بعضا زیباتر از خارج خانه دارند.

نکته قابل توجه در سبک معماری اسلامی – ایرانی بحث تناسب این خانه ها با موضوعاتی نظیر مفهوم خانواده است، امری که این روزها بسیار کمتر در نظر گرفته می‌شود. در همین راستا و به منظور آشنایی بیشتر با این سبک معماری و شرایط کنونی آن به سراغ دکتر عبدالحمید نقره‌کار، استاد دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایران رفتیم تا پیرامون بحث مذکور به گفتگو بنشینیم.

دکتر عبدالحمید نقره‌کار، استاد دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایران

مشروح این گفتگو به شرح ذیل است:

اسلام متضمن اصالت‌های هنری آثار معماری و شهرسازی است

فارس: اگر امکان‌پذیر است، در زمینۀ سابقه سبک معماری اسلامی - ایرانی، دورۀ اوج و دورۀ فرود آن توضیح دهید؟

نقره‌کار: بحث هویت ایرانی-اسلامی شعار بسیار دقیقی در ارتباط با سبک آثار هنری، معماری، شعرسازی است. در کل می‌توان گفت که سبک هنری و معماری دارای 2 بعد است؛ یک بعد هنری و محتوایی و یک بعد مهندسی که باید این 2 بعد را از هم تفکیک کرد تا بتوانیم راجع‌به سابقۀ تاریخی آن صحبت کنیم.

وقتی از کلمۀ اسلامی صحبت می‌کنیم، یعنی همۀ معیارهای هنری و انسانی که بستر تکامل انسان را فراهم می‌کند را در نظر گرفته‌ایم. از نظر اسلامی این معیارها فرازمانی و فرامکانی هستند و از این بعد، انسان‌ها از یک نوع هستند و همه دارای فطرت، روح‌الهی و ذات مشترک بالقوه می‌باشند. وقتی می‌فرمایند، «لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ » یعنی همۀ پیامبران از حضرت آدم و خاتم گرفته تا به امروز مبانی و منابع را مطرح کردند و عناصری که ناقص و تحریف نشده یعنی برهان و سنت معصومین به صورت کامل به ما رسیده است که میراث همۀ پیامبران است.

فارس: این موضوع چطور در هنر و مقوله‌ای مثل معماری متجلی می‌شود؟

نقره‌کار: به بحث خودمان بازگردیم، اثر هنری یک فرآیند است که از یک مرحله شروع می‌شود، تا به یک اثر هنری می‌رسد. 3 مرحلۀ اول را ایدۀ معماری یا هنرمند می‌گویند که مرتبط با انگیزۀ معمار و سبک معماری است. این 3 مرحله به طور جامع در مکاتب الهی موجود است و درواقع علم بشری و علم الهی خواهد بود. در همین ارتباط است که پیامبران آمدند و این موضوعات را با ما درمیان گذاشتند تا ما مسیر انحرافی نرویم. ما در مباحث هنری و معماری به مجموعه‌ای که از پیامبران و علوم الهی می‌گیریم، زیبایی‌شناسی، فلسفه و حکمت هنر و سبک هنری می‌گوییم.

پیامبر اکرم می‌فرمایند (العلم ثلاثه): آیۀ محکمه، غریزۀ عادله و سنت قائله یعنی همین مباحث اعتقادات، احکام حلال و حرام و سنت و شیوۀ پایداری که مطرح شد. کار یک معمار و شهرساز این است که آن 3 مرحله را از مکتب بگیرد و مراحل بعد دیگر آن بخش ایرانی بودن است. سه مرحلۀ اول یعنی زیبایی‌شناسی، حکمت هنر و سبک هنری را می‌فرمایند برای ماست یعنی برای معصومین است و بر اسلام واجب است که این‌ها را مشخص کند؛ سپس می‌فرمایند، به‌عنوان معمار اصول را از مکتب می‌گیریم و صورت طبیعی به آن می‌دهیم.

معامری ایرانی

فارس: ایرانی بودن به چه نحو در مکتب معماری ما نمود پیدا می‌کند؟

نقره‌کار: وقتی می‌گویید هویت ایرانی یعنی انتخاب ماده و صورت برای مصادیقی که در طبیعت می‌خواهیم ایجاد کنیم، چون آن‌چه در عالم طبیعت وجود دارد وابسته به مجموع توازن عناصر محیطی و نسبی است، بنابراین معماران و شهرسازان در هر مورد برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری می‌کنند. یعنی باید از علوم بشری یا مجموع دست‌آوردهای تجربی و مهندسی بهره‌برداری نمود. البته این علوم از نظر اسلامی، علوم عرفی و احتمالی است اما می‌توان از این علوم بهره‌برداری کرد.

پس سوال اول شما این‌طور می‌شود که اسلام متضمن اصالت‌های هنری آثار معماری و شهرسازی است که اصول آن فرازمانی و فرامکانی و ثابت است چراکه در ارتباط با ذات الهی است اما نکته‌ای که می‌گوییم هویت ایرانی، ایرانی بودن متضمن مجموع عوامل و عناصر موردنیاز در مهندسی معماری و شهرسازی است. البته این عوامل وابسته به مجموع شرایط مکانی و زمانی است که متغیر و مادی هستند و هر معمار و شهرسازی باید با توجه به شرایط موجود اقتصادی، صنعتی و اقلیمی تصمیم‌گیری کند و یک ماده و صورت مناسبی به‌عنوان معماری یا شهرسازی به وجود بیاورد.

غرب‌زدگی، سبک معماری اسلامی ایرانی را دچار افول کرده است

فارس: در دور و اطراف مشاهده می‌شود که سبک معماری اسلامی ایرانی در دوران معاصر خصوصاً در دهه‌های اخیر افول پیدا کرده است. آیا شما این افول را قبول دارید؟ اگر قبول دارید، علت آن را را چه موضوعی می‌دانید؟

نقره‌کار: بله. قطعا دچار افول شده است و این نیاز به یک توضیح تاریخی دارد. تمدن ما قبل از اواسط دوران قاجار و آغاز غرب‌زدگی و خودباختگی پادشاهان و شبه‌روشن‌فکران ایرانی، از یک فرهنگ اخلاقی و انسانی و نسبتاً اسلامی از جمله در آثار معماری و هنری پیروی می‌کرد.

البته به دلیل وجود حکومت‌های غیراسلامی، اشرافی، قبیله‌ای و غیرانسانی ما از علوم مهندسی و پیش‌رفت‌های علوم تجربی و معماری و زیربناهای شهرسازی بسیار عقب نگه داشته شده بودیم چون این‌ها را باید حکومت‌های دلسوز و پای کار به وجود بیاورند ولی حکومت آن زمان پای کار نبودند. هر وقت هم که افرادی نظیر قائم‌مقام یا امیرکبیر می‌خواستند این کار را بکنند متاسفانه دولت‌های استعماری روس و انگلیس نمی‌گذاشتند و آن‌ها را شهید می‌کردند که ما همچنان از نظر علوم تجربی و مهندسی عقب مانده‌ و وابسته بمانیم.

این موضوع از اواسط دوران قاجار تا انقلاب اسلامی ادامه پیدا کرد بنابراین از نظر محتوا و زیرساخت هنری و معماری و شهرسازی ما در اواخر قاجار و پهلوی عقب نگه‌داشته شده بودیم. در اواخر قاجار به ‌خصوص از زمان ایجاد دانشکده‌های معماری در دوران پهلوی‌ها رویکرد غرب‌زدگی و خودباختگی پادشاهان و تقلیدی فکرکردن شبه‌روشن‌فکران ایرانی به اوج خود رسید. در این دوران سرفصل و محتوای دروس ترجمه‌ای و تقلیدی شد و اساتید غرب‌گرا و غرب‌زده بودند.

بعد از انقلاب اسلامی و فرهنگی به دلیل نداشتن منابع آماده و فرصت کافی، همان سرفصل‌ها و محتواهای ترجمه‌ای در دانشگاه‌ها ارائه شد. متاسفانه حتی 2 واحد درس حکمت هنر اسلامی را که بعد از انقلاب اضافه شده بود تا سایر دروس را اسلامی کند، آن را هم روشن‌فکران غرب‌زده تحمل نکردند و از درس اصلی به درس اختیاری تبدیل کردند که یعنی عملاً آن را حذف نمودند. یک زمانی در شورای تأمل و ارتقای علوم انسانی و کارگروه معماری و شهرسازی که مدتی بنده مسئول آن بودم، مجدداً این درس را به‌عنوان درس اصلی با محتوای اسلامی آن به‌عنوان حکمت اسلامی در هنر معماری تصدیق کردیم و به وزارت علوم هم ارسال کردیم ولی با کمال تأسف وزارت علوم غرب‌زدۀ ما این درس را در برنامۀ درسی نگذاشت و با یک عنوان جعلی و نادرست به نام حکمت معماری ایران با محتوا و سرفصل تاریخی توصیفی، لائیک و سکولار گذاشت.

معماری ایرانی

فارس: وزارت علوم کدام دولت این اقدام را انجام داد؟

نقره‌کار: وزارت علوم همین دولت فعلی دست به این کار زد. وقتی وزارت علوم ما محتوای درسی را این‌گونه به انحراف می‌کشاند، تکلیف دانش‌آموختگان و مهندسان و مشاوران و شهرداران و وزرای راه و شهرسازی هم معلوم است چگونه درس خواندند و دنبال چه مطالبی هستند و حاصل معماری و شهرسازی ما به شکل امروز درمی‌آید. امام خمینی هم فرمودند که اگر دانشگاه اصلاح شود، کشور ساخته خواهد شد. متاسفانه این روشن‌فکران غرب‌زده که در دولت‌مردان هم نفوذ کردند نمی‌گذارند که سرفصل و محتوای دروس اسلامی و ایرانی شود و این بزرگ‌ترین مشکلی است که ما در معماری و شهرسازی موجود داریم.

شبه‌روشن‌فکران غرب‌زده نه غرب را به درستی می‌شناسند و نه فرهنگ اسلامی را

فارس: به ‌نظر شما علت این عناد چیست و چرا تأکید دارند که این روح غنی فرهنگ غنی اسلامی - ایرانی که نفی‌شدنی نیست را از ما بگیرند؟

نقره‌کار: حضرت علی می‌فرمایند «الانسان عدوّ لما جهله» . این افراد شبه‌روشن‌فکر غرب‌زده نه غرب را به درستی می‌شناسند و نه فرهنگ اسلامی را می‌شناسند بلکه خودباخته‌ و منفعل و مقلد هستند. یعنی ظاهر تمدن غرب و پیش‌رفت‌های صنعتی آن‌ها را گرفته و مبهوت شدند ولی پشت این ظاهر زیبا نمی‌توانند جنایت‌ها و خیانت‌ها و جنگ و عدم عدالت اجتماعی و تبعیض و رویکرد مادی‌گرایی و ضد انسانی و حیوان‌پنداری و اومانیستی و لیبرالیستی غرب را ببینند و خودباختۀ تمدن ظاهری غرب شدند. پس چون جهل دارند نه باطن غرب را می‌شناسند و نه از ظاهر و باطن اسلام بویی بردند که باعث می‌شود دچار این فتنۀ فرهنگی و تمدنی شوند.

فارس: با توجه به فاصله‌ای که بین سبک ایرانی اسلامی افتاده است و در سطح شهرها به طور کلی شاهد آن نیستیم، این سوال به وجود می‌آید که آیا این سبک معماری قابلیت تطبیق با شرایط شهرهای جدید با جمعیت متمرکز ساکن در آپارتمان‌ها را دارد یا خیر؟ آیا در شرایط روز امکان تطابق با سبک معماری اسلامی ایرانی را داریم؟

نقره‌کار: به قول شهید مطهری اسلام هم در نظر ایده‌آلیست است و هم در عمل رئالیسم است. یعنی ایده‌آل‌های اسلامی همان مطالب زیبایی‌شناسی و فلسفۀ هنر و سبک هنر اسلامی است و گفتیم که داروی همۀ دردها در طول تاریخ بوده و هست و خواهد بود اما وضع موجود شهرهای ما به ‌خصوص در کلان‌شهرها مثل تهران بسیار وضع ناجور و منحرفانه‌ای است و به‌هیچ‌وجه منطبق بر فرهنگ و هنر و معماری و شهرسازی اسلامی نیست.

لذا از ابتدا نه یک برنامه‌ریزی ملی، آمایش سرزمینی، برنامه‌ریزی منطقه‌ای و شهری داشته است که از آن پشتیبانی کند و نه یک طرح جامع و تفصیلی مناسب و مطلوب مطابق با فرهنگ اسلامی دارد. چراکه از دوران ستم‌شاهی عملاً طرح جامع آن را انگلیسی‌ها خط دادند که با فرهنگ اسلامی دشمن هستند و در دورۀ شهرداری دهۀ هفتاد هم همان طرح جامع بود تا به سمت مادی‌گرایی و اشرافی‌گری که در آن دوره حاکم بود، رفت. بعد از آن هم شهردارانی آمدند تا طرح جامعی را برای تهران ارائه کنند اما توسط خود شهرداری که صرفاً رویکرد مادی و درآمدی دارد، کارفرمایی شد. آن هم توسط مهندسان مشاوری که بله قربان‌گوی شهرداری بودند و نه فرهنگ اسلامی را می‌شناختند و نه اعتقاد کافی داشتند و نه می‌توانستند مطابق آن طراحی کنند.

بنابراین طرح‌های جامعی هم که امروز شهرداری ادعا می‌کند، موجود است، فاقد اصالت برنامه‌ریزی ملی و اسلامی است و بدتر از آن شهرداری با انجام تراکم‌فروشی و تغییر کاربری زمین‌ها بدون هرگونه معیار نظارتی و کنترل علمی و اسلامی درحال نابودی همه چیز است، نشانۀ آن هم همین تهران است که مشاهده می‌کنید چه هوای آلوده و چه مشکلات محیط‌زیستی دارد.

رویکرد شهرداری‌ها صددرصد غیرعلمی، غیراقتصادی و قطعاً غیراسلامی است

فارس: علت اصلی عملکرد نامطلوب شهرداری‌ها و شکل‌گیری وضعیت نامطلوب کنونی چیست؟

نقره‌کار: دولت و شورای عالی معماری و شهرسازی کشور که باید نگهبان حقوق و فرهنگ اسلامی در شهرسازی باشد، به‌دلیل این‌که به شهرداری‌ها کمک مالی نکند، همۀ اختیارات را به شهرداری داده است و عملاً شهرداری‌ها به منزلۀ کل نظام جمهوری اسلامی شدند یعنی قوۀ مقننه و قوۀ قضائیه و قوۀ مجریه در شهرها، شهرداری‌ها شدند و اگر از آن‌ها بپرسید چرا این رویکرد صرفاً مادی و غیرعلمی را دارید، می‌گویند شهر هزینه دارد و ما باید هزینۀ شهر را با تراکم‌فروشی و تغییر کاربری به دست آوریم و رویکرد ما اقتصادی است.

اما من به این‌ها عرض کردم که اگر یک نگاه کلان، ملی و آینده‌نگر داشته باشید، رویکرد شما صددرصد غیرعلمی، غیراقتصادی و قطعاً غیراسلامی است. درواقع شما انباشتی از امکانات و نیروی انسانی کشور را در کلان‌شهرها جمع کردید و می‌گویید چرا مشاغل کاذب، دلالی و کارهای مضر اقتصادی فراهم شده است.

باید آمایش سرزمین و برنامه‌ریزی ملی داشته باشیم و پتانسیل‌های مراکز کشاورزی، صنعتی و تجاری مملکت شناخته شود و امکانات و اعتبارات را به آن مناطق ببریم ولی در حال‌حاضر این‌ها را در تهران متمرکز کردیم و تهران محلی است که پتانسیل تولید و صنعت و توسعه را ندارد و به صنعت هم می‌گویید دور از این‌جا باشد و به این ترتیب تمام مملکت را به تباهی می‌کشانند.

اشکال اصلی این است که در دانشگاه‌ها به جای این‌که اول برنامه‌ریزی شهری داشته باشیم و بعد شهرسازی و بعد معماری داشته باشیم و بعد عمران و مکانیک و سایر رشته‌ها، اول آمدیم معماری درست کردیم و شهرسازی خیلی دیر وارد دانشگاه‌های ما شده است. الان باید این برنامه‌ریزی ملی را پای کار بیاوریم و ببینیم پتانسیل جمعیت‌پذیر در مراکز تولید ما یعنی مناطق کشاورزی، صنعتی، تجاری، توریستی، زیارتی و بندری را شناسایی کنیم و بررسی کنیم که آیا پتانسیل آب و برق و گاز در آن‌جا مهیا است یا باید تهیه شود و در نهایت کاری کنیم که جمعیت به آن‌جا جذب شود.

دولت باید مسکن و شغل مردم را تأمین کند اما کجا؟ دولت باید بگوید ما مسکن و شغل را تأمین می‌کنیم و زمین مجانی می‌دهیم و یارانه برای ساخت مسکن می‌دهیم ولی در مناطقی که جمعیت‌پذیر و تولیدی است. اگر این‌طور باشد، مهاجرت معکوس از کلان‌شهرها داریم. از قبل از انقلاب طبق مطالعات انجام شده، شهر تهران به دلیل اقلیم، آب و هوا و شرایط دیگر حداکثر می‌تواند 3 میلیون جمعیت بپذیرد ولی الان جمعیت به 12 تا 15 میلیون هم رسیده است و این کاملا غیرعلمی، غیرمنطقی و غیراسلامی است و برای مهاجرت معکوس از شهر تهران نیازمند یک برنامه‌ریزی ملی هستیم و دولت باید در این موضع پیش‌قدم شود.

معماری ایرانی

فارس: پس شما هم موافق تصمیم تغییر پایتخت هستید؟

نقره‌کار: از من سوال کردند اگر به جای تهران بخواهیم پایتخت درست کنیم، چه شهری مناسب است؟ گفتم چرا یک پایتخت شما باید به تعداد استان‌ها در مراکز استان پایتخت داشته باشید و امکانات و اعتبارات را به مراکز استان‌ها بدهید آن وقت شما 31 پایتخت استانی خواهید داشت و در تهران فقط برنامه‌ریزی کلی، جهت‌گیری و سیاست‌ها و استراتژی‌های کلی انجام شود و در مناطق دیگر که اقلیم و امکانات متفاوت دارند باید تصمیم‌گیری کنند.

بنابراین طبق بحث‌های اخیر اسلامی، رویکردهای استراتژیک باید در تهران زیر نظر رهبری باشد و برنامه‌ریزی و محتوای آموزشی و کلیات آن باید این‌جا تصمیم‌گیری شود اما موارد جزئی که وابسته به شرایط محیطی است باید در استان‌ها تصمیم‌گیری شود تا منطقی، درست، کاربردی و عملی باشد.

تمدن اسلامی مطالبه رهبر انقلاب و اسناد بالادستی است

فارس: دربارۀ مدل و تغییر رویکردها می‌گویند که سبک ایرانی اسلامی با شرایط حال حاضر تطبیق ندارد چراکه منابع لازم برای پوشش این جمعیت متمرکز را نداریم. پاسخ به این استدلال چگونه است؟

نقره‌کار: این استدلال صددرصد دروغ و جهل است و از موضع نادانی و نشناختن است. عرض کردم که اسلام در حوزۀ نظر ایده‌آلیست است و در حوزۀ عمل می‌گوید که کارت را در جهت مناسب و مطلوب اصلاح کن. اصلاح هم تدریجی و تاریخی است و دفعی نیست که یک ‌مرتبه همه چیز عوض شود. بنابراین باید از کل شروع کرد. گفتیم که برنامه‌ریزی ملی و آمایش سرزمین باید درست شود تا معلوم شود کجا پتانسیل و استعداد تولید داریم تا منابع و امکانات را به آن منطقه ببریم که در این‌صورت به‌تدریج مهاجرت‌ها از کلان‌شهرها به سمت مراکز تولیدی می‌شود و این شروع اصلاحات است. اگر به فرهنگ اسلامی متعهد باشیم یعنی همان 3 مرحله‌ی زیبایی‌شناسی، فلسفۀ و حکمت و سبک هنری اسلامی باشد، به‌تدریج آثار معماری و شهرسازی اسلامی خواهد شد.

فارس: با توجه به شرایط کنونی، آیا امکان احیای سبک معماری اسلامی ایرانی وجود دارد یا خیر؟ چه سیاست‌هایی برای این احیا باید توسط نهادهای تصمیم‌ساز اتخاذ شود؟

نقره‌کار: کلیات را عرض کردم اگر بخواهم جزئی‌تر بیان کنم برای این‌که تمدن اسلامی را با هویت ایرانی اسلامی داشته باشیم که مطالبات رهبری و اسناد بالادستی ما است؛ نیاز به اصلاح 4 بنیان داریم. اولین بنیان دانشگاه‌ها هستند چه در حوزۀ اموزش و پرورش چه در پژوهش و گزینش دانشجو و استاد، همگی باید اصلاح شود. هنوز محتوای دروس و سرفصل‌ها ترجمه‌ای و تقلیدی است و اصلاح نشده است. پژوهش و روش تحقیق ما هنوز کمی است و باید کیفی شود و نیازهای روحی و معنوی و تکاملی انسان‌ها را مطرح نمی‌کند، بنابراین روش پژوهش در دانشگاه‌ها باید اصلاح شود.

اساتید دانشگاه‌ها مسئولیت تربیت‌پذیری را به‌عهده نگرفتند در حالی‌که در اسلام تعلیم و تربیت در کنار یک‌دیگر است. اگر تربیت نباشد انسان از علم خود در جهت منفی استفاده می‌کند بنابراین در کنار تعلیم باید تربیت و پرورش و تزکیه هم باشد. انسان‌ها استعداد تمام شغل‌ها را ندارند و ما باید استعدادیابی را از دورۀ دبستان و دبیرستان شروع کنیم و دانشجویان مطابق استعداد خود رشتۀ تحصیلی را انتخاب کنند تا دچار یأس و ناامیدی نشوند و بتوانند در رشتۀ خود خلاقیت داشته باشند. اساتید هم باید متخصص و متعهد به اسلام باشند، اساتید غرب‌زده به‌صورت ترجمه‌ای و تقلیدی تدریس می‌کنند. از طرفی گسترش رشته‌ها باید مطابق نیازهای کشور باشد ولی الان یک رشته‌هایی بدون امکانات و استاد گسترش پیدا کرده است که باید از بین برود.

اصول بین‌المللی معماری در سبک اسلامی ایرانی رعایت می‌شود

فارس: به نظر شما نقش حوزه تقنینی و قوانین کشور در اصلاح این امور به چه مواردی منتج می‌شود؟

نقره‌کار: بنیان بعدی قوانین است. اسناد بالادستی، قانون اساسی و چشم‌اندازها که زیرنظر رهبری است بسیار عالی است ولی قوانینی که در وزارت مسکن، شورای عالی معماری و شهرسازی، شهرداری‌ها و شوراهای شهر و روستا بسیار اشکالات زیادی دارد که توضیح دادم همه دنبال رویکرد مادی و حق‌فروشی و تغییر کاربری زمین‌ها هستند. بنیان و رکن سوم کارفرمایان هستند. کارفرمایان دولتی یعنی وزیر مسکن و معاونان و کارشناسان او یا شهرداران و تمام زیردستانش و یا شورای عالی معماری و شهرسازی همگی باید متخصص و متعهد باشند. اکثر این افراد یا متخصص نیستند، یا متعهد نیستند. یعنی قانون‌مدار نیستند یا رشتۀ آن‌ها برنامه‌ریزی شهری یا معماری و شهرسازی نیست بنابراین نمی‌توانند تشخیص دهند که روستا یا شهر خوب چگونه است و تمدن نوین اسلامی چگونه تحقق پیدا می‌کند یا این‌که متعهد نیستند که می‌دانند روش کار چیست ولی حق‌فروشی و قانون‌فروشی می‌کنند.

بیشتر ساختمان‌ها توسط کارفرمایان مردمی ساخته می‌شود و متاسفانه رسانه‌های ما رسالت خود را انجام ندادند و فرهنگ هنری و معماری مردم به صورت سطحی و قشری و مبتذل درآمده است. این‌که مردم از معماران می‌خواهند سبک رومی برای من طراحی کنید، نشان می‌دهد که کاملا از خودباخته هستند و غرب‌زده شدند. رسانه‌ها باید این فرهنگ‌سازی را انجام دهند و مردم را با فرهنگ و هنر اسلامی بیشتر آشنا کنند. اگر این‌ها اصلاح شد می‌توانیم توقع داشته باشیم که مهندسان معمار و شهرساز و پیمان‌کاران ما کار خود را بلد باشند و درست انجام دهند. البته وزارت مسکن به صورت ملی در حوزۀ صنعت ساختمان در جهت سریع‌سازی، ارزان‌سازی، مقاوم‌سازی و انبوه‌سازی نیز وظایف خود را به درستی انجام نداده ‌است؟

فارس: به عنوان سوال پایانی ممکن است، بفرمایید نیازهای معماری ما در سطح کشور شامل چه مواردی است؟

نقره‌کار: نیازهای معماری ما در سطح کشور بسیار زیاد است و از قبل انقلاب عقب‌افتادگی‌های زیادی داریم که باید جبران کنیم و باید کاری کنیم که مهندسی و صنعت ساختمان کشور بسیار پیشرفته شود که می‌توان در این زمینه از شرکت‌های دانش‌بنیان کمک گرفت تا مجموعاً هنر و مهندسی ساختمان ما در حوزۀ معماری و شهرسازی بتواند جهان را به سمت یک هنر متعالی، مردمی و انسانی پیش ببرد و رسالت اسلام هم همین است.

سبک معماری و شهرسازی اسلامی سبک بین‌المللی است و اصول سبک آن کامل‌ترین است و ان‌شاالله در آینده به این مهم دست پیدا می‌کنیم. خوش‌بختانه منابع و مبانی این موضوع در این 40 سال انقلاب در دانشگاه‌ها و حوزه‌ها تولید شده است ولی هنوز وارد عرصۀ عمل نه در دانشگاه و نه در قانون و نه در مدیریت‌ها نشده است.

مصاحبه از محمد عنایتی نجف‌آبادی



دلایل تاریخی افول معماری ایرانی - اسلامی/ آیا سنت معماری با سبک زندگی امروز قابل جمع است؟

دیدگاه ها   دیدگاه

هنوز درباره این خبر هیچ دیدگاهی وجود ندارد. دیدگاه خود را درباره این موضوع بیان کنید.