کارشناس حوزه حاشیهنشینی گفت: وضعیت حاشیهنشینها برای تصدی شغل به منظور کنترل وضعیت فقر و حرکت به سمت خروج از فقر با ارتقای مهارت ممکن خواهد بود.
زمان مطالعه 11 دقیقه
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، هر از چندگاهی که به فقر مطلق فکر کنید، تصویری از ویرانهها و حلبیهای به ذهنتان خطور میکند که مردمانی با صورتی سوخته از نور آفتاب در آن زندگی کرده و هزینه زندگی آنها تناسبی با درآمد اندک کسب شده ندارد.
این نقاط و سکونتگاههایی که کلمه فقر به یاد ما میآورد، حاشیه شهر نام دارد و به ساکنان آنها نیز حاشیهنشین اطلاق میشود. بر اساس آمار بدست آمده از سوی کارشناسان این حوزه، نزدیک به 3 هزار ناحیه حاشیهای در اطراف شهرهای کشور ساکن وجود دارد که جمعیت قابل توجهی در آنها پناه گرفته است.
البته هر از چندگاهی شاهد تلاقی زندگی دشوار مردمان حاشیه شهرها با فضای رسانهای کشور هستیم که در قالب مواردی نظیر خانم بندرعباسی یا پیرزن کرمانشاهی مطرح شده که منجر به تکدر خاطر مردم میشود.
نکته قابل توجه در بررسی مسئله حاشیهنشینی توجه به ریشههای حل این معضل است، چرا که فکر نکردن به راهحلهای پایدار این مشکل میتواند زمینه گسترش آن را فراهم کرده و پیامدهای منفی بیشماری را به سمت ما روانه کند.علاوه بر این حرکت به سمت راهکارها بدون ریشهیابی صحیح از مسئله ممکن نبوده و استفاده از راهکارهای سطحی و گاها غلط میتواند زمینه تشدید این پدیده شوم را به وجود بیاورد.
حال که از اهمیت ریشهیابی دقیق مسئله حاشیهنشینی و لزوم استفاده از راه حلهای صحیح آن بحث شد، بهتر است بدانیم که حاشیه نشینی یک مسئله دشوار چند بعدی است که از ترکیب آسیبهای اجتماعی اقتصادی و گاها سیاسی نشات گرفته و حل آن بدون در نظر گرفتن این نکته تقریبا غیر ممکن است.
در حقیقت محال ممکن است، اصلاحات صرفا اجتماعی بتواند، زمینه ریشهکنی این پدیده را مهیا کند یا اراده سیاسی غالب به تنهایی در حل آن توفیقی بدست بیاورد؛ همانطوری که تکیه بر راهحلهای اقتصادی نیز شرایط را برای بهبود فضای حاشیهنشینی مهیا نکرده و چه بسا اتکا به حل یک بعدی مسئله زمینه تشدید بحران را نیز فراهم کند.
بنابراین برای حل این مسئله شوم که بسیاری از نقاط کشور و مردم را گرفتار خود کرده باید با استفاده از تجمیع نظرات صاحب نظران به مجموعه راهکار دقیق رسید و برای رهایی مردم از این سکونت گاههای غیر متناسب با نیاز تلاش کرد.
در همین راستا به منظور بررسی بیشتر پیرامون موضوع ذکر شده به سراغ یکی از کارشناسان حوزه حاشیهنشینی رفتیم تا گفتگویی در این زمینه ترتیب داده و چالشی پیرامون آن مطرح نماییم. بر همین اساس با حسن صادقی، پژوهشگر اندیشکده پایا و کارشناس حوزه حاشیه نشینی به بحث نشستیم تا ابعاد مسئله حاشیه نشینی را تشریح کنیم.
مشروح این گفتگو به شرح ذیل است:
فارس: پدیدهای که تحت عنوان حاشیهنشینی شناخته میشود، اساسا چه تعریفی دارد و از کدام عوامل نشات گرفته است؟
صادقی: حاشیه نشینی و علل آن سالها است که از سوی اندیشمندان در رشته های مختلف علمی مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. حاشیه نشینی که در پیوند با شهرنشینی و در قالب شیوه سکونتی متفاوت (در داخل یا خارج شهرها) ظهور یافته است، به عنوان یک امر نامطلوب از سوی جوامع و اندیشمندان معرفی شده است.
نکته قابل توجه آن است که جمیع اندیشمندان فعال در این حوزه پدیده حاشیهنشینی را شوم معرفی کرده و ریشههای گستردهای را برای آن عنوان خواهند کرد.
فارس: به نکتۀ قابل توجهی اشاره کردید، این مطلوبیت نداشتن از دیدگاه شما دقیقا به چه پارامترهایی باز میگردد؟ آیا اساسا این امکان وجود دارد که مطلوبیت یا نداشتن مطلوبیت قابل تقسیم به پارامترهای مشخص هست؟
صادقی: بله این مطلوبیت یا نداشتن مطلوبیت قابل دستهبندی و بررسی از 3 وجه مورد توجه است. نخست از منظر کالبدی که از این منظر مناطق حاشیه نشین، چهره شهر را زشت می سازند. از این رو لازم است که ساماندهی این مناطق در دستور کار قرار گیرد. دوم از منظر امنیتی است که در این منظر، به واسطه شواهدی که پیوند میان محلات حاشیه ای و نرخ بالای جرم را نشان می دهد، لزوم مداخله و ساماندهی این مناطق آشکار میگردد.
آخرین مورد نیز مرتبط با بحث اقتصادی است که به واسطه پیوند میان ساکنان این مناطق و مشاغل کاذب، زمینه ضربه زدن به سازوکارهای توسعهای را مهیا کرده و همچنین امکان خروج از فقر را برای صاحبان این مشاغل فراهم نمی آورد، در حقیقت مسئله مهم در پارامتر اقتصادی آن است که ساماندهی مشاغل ساکنان این مناطق طرح میگردد.
فارس: برداشت من از صحبتهای شما طبقهبندی نداشتن مطلوبیت از 3 جنبه، شهرسازی، امنیتی و اقتصادی است، به عقیده بسیاری از کارشناسان مسکن غیرمتناسب با نیاز یکی از اساسیترین موارد شکلگیری پدیده حاشیهنشینی است. ممکن است بفرمایید این نظر کارشناسی در کدام یک از دستهبندیهای مطرح شده توسط شما جای میگیرد؟
صادقی: البته باید گفت مسائل حاشیه نشینان از یک سو مربوط به عدم استانداردهای کمی و کیفی واحد سکونتی می باشد و از سوی دیگر به پدیده تجمیع فقرا در آن محله باز می گردد. به نظر میرسد مناطق حاشیه نشین و فضاهای نامتعارف زیستی، همگی بازتاب اقتصاد بیمار و مدیریت ناتوان است که با نابرابری اجتماعی گسترش می یابند.
فارس: آیا تاکنون تلاشهای انجام شده توسط حاکمیت و سازمانهای غیر دولتی فعال برای حل این مسئله حاشیهنشینی میتوانسته است زمینه حل این مشکلات را فراهم کند؟
صادقی: نکته جالب در این میان آن است که برنامه هایی که با هدف ساماندهی مناطق حاشیه ای به اجرا درآمده، عمدتاَ ناموفق بوده یا آنکه نتایج مورد انتظار را در پی نداشته است. زیرا هر یک از این برنامهها از تحلیل خطی برآمده و توانایی بررسی تاثیر توامان و همچنین پویایی سیستم پس از عملی شدن راهکارها به وجود نیامده است.
فارس: در اظهاراتتان به مسئلۀ اقتصاد بیمار و مدیریت ناتوان اشاره کردید، این 2 واژه به طور عام مورد استفاده قرار گرفته است. برخی جاها اساسا کاربرد پوشش سایر خطاها را در پی دارند، ممکن است به طور دقیق منظور خود از رابطه اقتصاد بیمار و مدیریت ناتوان با مسئله حاشیهنشینی را بیان کنید؟
صادقی: در این میان به عنوان یک مقوله اجماعی انکارنشدنی می توان گفت که مدیریت حاشیه نشینی با شناسایی مشاغل مناسب برای ساکنان سکونتگاههای حاشیهای پیوند دارد؛ زیرا در جامعه جدید، اقتصاد و به تبع آن شغل عامل تعیین کننده شرایط زندگی افراد شده است و بنابراین شناسایی مشاغل متناسب برای حاشیه نشینان می تواند مسیر مطلوبی برای مداخله در جهت بهبود شرایط زندگی حاشیه نشینان فراهم کند. این همان ارتباطی است که میتواند ما را از یک اقتصاد بیمار به سمت یک پدیده اجتماعی به نام حاشیه نشینی هدایت کند.
فارس: اگر درست متوجه شده باشم، منظور شما از اقتصاد بیمار مسئله اشتغالی است که از قضا یکی از دلایل حاشیه نشینی شده است؟
صادقی: اساسا اقتصاد بیمار به اقتصادی اطلاق میشود که نقش بنگاه مولد را در نظر نگیرد، اگر بنگاه مولد نداشته باشیم، نیروی کاری به سر فعالیت دعوت نمیشود و همین نوع فعالیت و کاهش درآمد خانوار منتج به حاشیهنشینی خواهد شد.
فارس: پس به اعتقاد شما، نبود شغل مناسب و درآمد ناکافی یکی از ریشههای شکلگیری مناطق حاشیهای در کشور است؟
صادقی: بله دقیقا، موضوع هنگامی پیچیدهتر میشود که بدانیم نبود شغل مناسب و در نتیجه درآمد ناکافی سبب حاشیه ای شدن زیست انسان ها شده است که این مسئله به معنی تاثیر و هم افزایی متقابل حاشیه نشینی و اشتغال است.
فارس: خوب اگر مسئله اشتغال را به واسطه کاهش درآمد خانوارها به عنوان یکی از دلایل شکلگیری مناطق حاشیهای در کشور تلقی کنیم، آیا راهکار خاصی برای حل این معضل با استفاده از ترمیم دلیل شکلگیری آن وجود دارد؟
صادقی: در نظر داشته باشید، آن چه مهمتر از فهم اهمیت اشتغال برای رفع یا حل مسئله حاشیه نشینی است، دستیابی به یک شناخت، ادراک، پیش بینی و کنترل در خصوص پویاییهایی است که بر آینده بازار کار حاکم است و روابط مندرج در آن را در ید دارد.
فارس: با این حساب آینده بازار کار در شریط کنونی چه تاثیری بر شرایط حاشیه نشینی خواهد داشت؟
صادقی: مروری بر این پویاییها و روندها حکایت از آن دارد که آینده این بازار روشنتر از امروز نیست؛ به گونهای که به نظر می رسد تعداد مشاغل در دسترس برای متقاضیان کار به خصوص برای حاشیه نشینها در آینده کمتر از امروز خواهد بود.
فارس: خوب یک مسئله که اینجا مطرح است بحث توانمندسازی و ارائه مهارت برای ورود به بازار کار است، آیا این نکته نیز در پازل شما جایی دارد؟
صادقی: قطعا این نکتهای است که بی توجهی به آن بسیاری از فعالیتهای اشتغال محور در نواحی حاشیهنشین را بر هم زده است. همچنین نکته قابل توجه دیگر در خصوص آینده بازار کار آن است که «مهارت های لازم برای تصدی مشاغل»، بسیار پیچیده تر و دشوارتر از وضع کنونی خواهد بود و متقاضیان ورود به کار در آینده نیاز بیشتری به کسب مهارت دارند. یعنی یک شخص اگر بتواند با مهارت یکساله صاحب کسب و کار شود، در سالهای آینده باید با مدت آموزش بیشتری برای تصدی تعداد شغل کمتری تلاش کند.
فارس: در اظهاراتتان به مسئله دشواری مشاغل در آینده اشاره ویژهای داشتید، به نظر شما این دشواری کسب و کارها آتی در قالب چه شرایطی شکل میگیرد؟
صادقی: سه روند مهم در آینده بازار کار شامل موارد زیر است؛ نخست آن که در آینده نه چندان دور، شاهد ترافیک ربات ها در کارخانهها یا کارگاههای تولیدی خواهیم بود. شما نگاه کنید به اینکه یک ویروس بیولوژیک نظیر کرونا تا چه اندازه میتواند، این روند صنعتی شدن و استفاده بیش از پیش از رباتها را تسریع کند. البته این امر یک گزینه مطلوب، مفید و ممکن برای شرکتها و کشورهایی خواهد بود که سرمایه گذاری در این امر برایشان مقدور باشد اما توجه کنید، صنعتیسازی رباتها به منزله حذف نیروی انسانی است که پیشتر برای انجام کار ربات حقوق دریافت میکرده است.
فارس: برخی از کارشناسان، علاوه برا استفاده گسترده رباتها و حذف نیروی انسانی، دیجیتالی شدن فرایند تولید را نیز از عوامل پیچیدگی آتی کسب و کارها بیان میکنند، نظر شما پیرامون این عقیده مطرح شده چیست؟
صادقی: آن چه در خط تولید توسط ربات انجام میشود، از سوی رایانه ها هدایت، کنترل و در صورت نیاز اصلاح خواهد شد. به این ترتیب نیاز به انسان در صف (خط تولید) و حتی ستاد کمتر و کمتر خواهد شد.
فارس: این یعنی تصور اینکه فکر کنیم هر رباتی یک انسان برای کنترل نیاز دارد تصور غلطی است؟
صادقی: روند طی شده حال حاضر به ما نشانداده که هوش مصنوعی خیلی بهتر از انسان میتواند این نقیصه رباتها را جبران کرده و زمینه تهدید موقعیت شغلی نیروی انسانی را مهیا کند.
فارس: آیا عامل دیگری را میشناسید که بتواند زمینه فعالیت در آینده را تهدید کند؟
صادقی: آقای فورد با طراحی فرایند کار و ساختاردهی به تولید، امکان تولید استاندارد و انبوه را تسهیل کرد اما در آینده کسانی که امکان خرید دارند، سفارش خاص و یونیک خواهند داشت. این امر نیز به نوبه خود از نیاز کارگاه ها و کارخانه ها به شمار زیادی از کارگران ساده یا نیمه ماهر خواهد کاست. از این رو موفقیت در یک رقابت برای تصدی شغل، نیازمند توانمندی، مهارت و کارکرد خاص و عالی خواهد بود.
فارس: مجموع نکات بیان شده مشخص کرد اوضاع حاشیهنشینهای به سبب کاهش تعداد شغل و نداشتن مهارت لازم برای بدست آوردن یک درآمد در آینده به شدت در معرض خطر خواهد بود. آیا میتوان با ارتقای مهارت زمینه توانمندسازی حاشیه نشینان را فراهم کرد؟
صادقی: در این شرایط، وضعیت حاشیه نشین ها برای تصدی شغل به منظور کنترل وضعیت فقر و حرکت به سمت خروج از فقر با ارتقای مهارت ممکن خواهد بود. این یعنی تنها راه پیش رو برای افزایش سطح درآمدی خانوارهای مستقر در حاشیه شهرها همین ارتقای دانش و مهارت فنی است و گرنه باید شاهد مناطقی با کارکردهای ضد اجتماعی همچون محل اضافه شدن مناطق حاشیهای به جای تجمیع فقرا بوده و گسترده شدن مناطق حاشیهای را علی رغم تلاشهای جمعی نهادهای دولتی و غیر دولتی باشیم.
گفتگو از محمد عنایتی نجفآبادی
کلید مبارزه با رشد حاشیهنشینی چیست؟