یک کارشناس حاشیه نشینی گفت: مسکن حاشیه شهر عمدتا غیررسمی و غیرقانونی است، همیشه ساکنین را در معرض خطر تخریب و تصلب مسکن آنان مواجه می سازد. لذا مسکن غیرقابل اطمینان، امکان تعلق اشخاص به مسکن و محله خویش را سلب می نماید و عملا عاملی موثر بر عدم شکل گیری نهاد در حاشیه شهر است.
زمان مطالعه 10 دقیقه
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، کمتر کسی را میشناسیم که در طول هفته گذشته فیلم مرتبط با تخریب خانه خانم بندرعباسی را در فضای مجازی ندیده باشد.
محال ممکن است، صدای فریاد «خدا»ی آن دخترک را بشنوید و از دست نهادهای اجرایی فعال در این فیلم عصبانی نشوید. خانه آن زن بندرعباسی تنها سکونتگاه موجود حاشیه شهر نبوده و بیش از 3 هزار منطقه در طح کشور وجود دارد که پذیرای واحدهای مسکونی حاشیهنشینها است. هر از چندگاهی نیز انتشار گسترده خبر یکی از این آلونکها در فضای مجازی زمینه تشدید درد و آلام جامعه را فراهم میآورد.
فارغ از پرداخت به مسئله خاص رخ داده در حاشیه شهر بندرعباس، بررسی و ریشهیابی دلایل شکلگیری حاشیه نشینی و راهبردهای جلوگیری از آن میتواند موثرترین شیوه برای توسعه عدالتخواهی در این بخش قلمداد شود. به طور کلی مسئله حاشیه نشینی در کشور ما میراث شوم تجددی است که رگههای آن پس از انقلاب سفید و اصلاحات ارضی هویدا شد.
زمانی که شاهد توسعه نامتوازن شهری و روستایی بودیم، جمعیت ساکن روستاها به امید روزگاری خوش به سمت شهرها روانه میشد و همین امر زمینه ایجاد بافتهای حاشیه را مهیا کرد. مشکلات و معضلات گستردهای موجود در این مناطق در طول تاریخ روی هم انباشته شده است تا در شرایط کنون شاهد تلنبار از معضلات باشیم.
نگاه به مسئله حاشیه شهرها اگرچه پس از انقلاب اسلامی در سال 57 دچار دگرگونی شد و بارقههای امید برای ساماندهی مشکلات حاشیهای آغاز شد اما شرایط دشواری ایجاد شده در طول 7 سال گذشته بار دیگر زمینه تشدید مشکلات حاشیه نشینی را به وجود آورد.
در همین راستا و با توجه به اقدامات انجام شده تا کنون به این نتیجه میرسیم که مشکلات موجود در مناطق حاشیهشهرها جز با شناسایی ریشههای مشکل و حل آن قابل رسیدگی نبوده و هرگونه فعالیت سطحی نه تنها منجر به بهبود شرایط نمیشود، بلکه زمینه گستردهتر شدن مشکلات را پدید خواهد آورد.
در هیمن ارتباط و به منظور ایجاد نگاهی دقیق و ریشهای به مسئله حاشیه نشینی به سراغ محمدحسین گل پرور طوسی، پژوهشگر حوزه حاشیه نشینی رفتیم تا نسبت به بررسی ریشهای این معضل بپردازیم.
مشروح این گفتگو به شرح ذیل است:
فارس: تشکیل تمرکزهای جمعیتی در حاشیه شهرها عمدتا با انواع و اقسام شرایط نامطلوب همراه میشود که دلایل متعددی از جمله شرایط نامناسب بازار مسکن میتواند به تشدید آن کمک کند. به نظر شما اصلیترین ویژگی که حاشیه شهرها به نقطه نامطلوب میرساند چیست؟
گل پرور طوسی: تشکیل نهادهای اجتماعی از این حیث که می توانند یک نیاز جمعی را مرتفع نمایند، از اهمیت خاصی برخوردار است. لازمه ایجاد و تداوم نهادهای اجتماعی، وجود سابقه تاریخی است. با این حال، در تاریخ کشور وحدت روحی برای شکل گیری این نوع نهادها وجود نداشته است.
در حاشیه شهرها، به دلیل وضعیت اقتصادی نامساعد، نمی توان به وجود همبستگی اجتماعی و سرمایه اجتماعی امیدی داشت. نبود ظرفیت لازم برای مشارکت مردم نیز مزید بر علت شده است. از طرفی دیگر، مداخله سازمان های مختلف و انسداد سیاسی، زمینه برای ایجاد چنین نهادی را نامناسب می کند.
فارس: این یعنی از منظر شما تشکیل نشدن نهاد دلیل اصلی مشکلات حاشیه نشینی است. ممکن است از واژه «نهاد» مد نظر خود تعریفی ارائه کنید؟
گل پرور طوسی: بحث از نهاد همواره متشکل از مباحثی پیچیده و ملاحظاتی خاص است که امروزه بر پایه نظریههای کلاسیک صورت نوینی یافته است. نهاد اجتماعی را می توان شامل دسته گسترده ای از وقایع عینی دانست که خصوصیت مشترک و درهم تنیده یافتهاند. اولین و اصلیترین خاصیت نهاد در تاریخی بودن آن است. به عبارت دیگر، سوژه جمعی که قابلیت تداوم و استقامت نهادینه شدن را دارد، مجموعهای از هنجارها را تولید مینماید که به سازمانها، رسوم و قواعد عینی ختم می گردد، و این فرایند پیرامون حل یک نیاز جمعی شکل گرفته است. وجود نهاد اجتماعی که نیازهای اجتماعی حاشیه شهر را پوشش دهد یک ضرورت است که در ایران نسبت به آن بی توجهی شده است. در این پژوهش تلاش می گردد که به واقعیت عدم شکل گیری نهاد در حاشیه شهر پرداخته شود.
فارس: با توجه به زاویه نگاه مطرح شده، باید به سراغ دلایلی بگردیم که منتج به شکلگیری نهاد در حاشیه شهرها نشده است، آیا ممکن است طبقهبندی از این دلایل بیان کنید؟
گل پرور طوسی: موانع نهادگرایی اجتماعی در حاشیه شهر تنها مختص حاشیه شهر نیست و در کل جامعه باید به دنبال آن بود؛ اگرچه فقدان آن در حاشیه شهر صورت خاص خویش را دارد. به طور کلی، موانع تشکیل نهاد اجتماعی در حاشیه شهر را میتوان در چهار دسته بیان کرد، عمده این چهار دسته در قالبی با عنوانهای موانع تاریخی-فرهنگی، موانع اجتماعی، موانع سیاسی و موانع اقتصادی ردهبندی میشوند.
فارس: به نظر میرسد تشریح هر یک از این دلایل زمینه به ذهن رسیدن راهکارهایی را فراهم کند، ممکن است با رعایت اختصار نسبت به تشریح هریک از این دلایل اقدام کنید؟
گل پرور طوسی: وجود نداشتن وحدت روحی در واقعیت تاریخی ایران، سبب عدم شکل گیری و تداوم نهادهای اجتماعی گسترده و مستمر در ایران گردیده است. در واقع، نظام فرهنگی با ویژگی تاریخی متداوم در ایران تشکیل نشده است و وحدت فرهنگی، اشتراک ارزشی و وحدت رویه وجود ندارد. در نتیجه نظام ارزشی لازم در حاشیه شهر شکل نمی گیرد و در رابطه با جامعه و طبقه متوسط نیز این عامل مؤثر است.
فارس: آیا شاخصهای اجتماعی نظیر همبستگی و سرمایه اجتماعی در رده این موانع دسته بندی میشوند؟
گل پرور طوسی: از سوی دیگر، موانع اجتماعی دارای 2 بعد است، عدم شکل گیری تقسیمکار پیچیده و سپس فقدان ظرفیت لازم در منطقه جهت مشارکت اجتماعی. تقسیم کار ساده سبب می گردد تا تنوع و قدرت طبقات اجتماعی حاضر در منطقه معدود باشد. گروه های مختلف با وضع اقتصادی مشابه، امکان تحول به سمت تقسیم کار پیچیده و از میان آن، حرکت به سمت دنیای جدید را پیدا نمی کنند. در وضعیت تقسیم کار ساده، همبستگی اجتماعی، سرمایه اجتماعی لازم و گروه مرجع وجود ندارد.
فارس: پس به همین دلیل است که شاهد مشارکت نداشتن جمعیت متمرکز در بافت حاشیهای در فعالیتهای مشترک هستیم که به کرات به آن اشاره شده است؟
گل پرور طوسی: بله به همین دلیل ساکنین این مناطق نسبت به مشارکت در بهبود شرایط اجتماعی منطقه تمایلی نشان نمی دهند. از طرفی دیگر، سازوکار مناسب برای حضور اجتماعی ساکنین در این مناطق، نه از سوی دولت و نه جامعه فراهم نشده است. لذا سطح مشارکت اجتماعی ساکنین در این مناطق بسیار پایین است.
فارس: در ردهبندی موانع به مانع سیاسی اشاره کردید، ممکن است نسبت به تشریح این مسئله اقدام کنید؟
گل پرور طوسی: این عامل دارای دو بعد انسداد سیاسی و کمبود منابع مالی است. بحث از کمبود منابع مالی به این خاطر در ذیل موانع سیاسی آورده شده است که بر اقتصاد سیاسی دولت و عدم امکان تخصیص منابع مالی لازم به حاشیه شهر دلالت دارد. لذا امکان ایجاد زیرساخت لازم به منظور توانمندسازی و شکل گیری بستر مناسب برای نهادسازی در حاشیه شهر میسر نمی گردد و سبب توسعه فقر در مناطق حاشیه شهر می شود (به مثابه چرخه بازتولیدشونده فقر و عدم امکان تحول آن).
فارس: منظور از انسداد سیاسی در محور مد نظر شما چیست؟
گل پرور طوسی: منظور از انسداد سیاسی، انعطاف پذیری اندک ساختار نهادی رسمی در قبال مطالبات مردمی و حرکت های جمعی است. دخالت نهادهای حاکمیتی در منطقه اجازه ظهور و جواز حضور نهادهای برآمده از جامعه و مردم منطقه را نمی دهد و خود در مقام کنترل همه جنبه های منطقه است. همین امر درنهایت منجر به بی اعتمادی سیاسی مردم می گردد.
فارس: یکی از مهمترین مسائلی که منتج به جلوگیری از نهادسازی در بافت حاشیه شهرها میشود، مسئله مسکن است، این عامل در کدام دسته از دلایل مد نظر شما جای میگیرد؟
گل پرور طوسی: این عامل در رده عوامل اقتصادی است که دارای دو بعد مسکن و عدم توسعه اقتصادی تلقی میشود. مسئله فقر گسترده و روزافزون در حاشیه شهر سبب میگردد تا مردم حاشیه شهر امکان تخصیص زمان به امور جمعی را نداشته باشند. چراکه زمان مردم صرف تامین نیازهای اساسی به منظور بقا است. مسکن حاشیه شهر که عمدتا غیررسمی و غیرقانونی است، همیشه ساکنین را در معرض خطر تخریب و تصلب مسکن آنان مواجه می سازد. لذا مسکن غیرقابل اطمینان، امکان تعلق اشخاص به مسکن و محله خویش را سلب می نماید و عملا عاملی موثر بر عدم شکل گیری نهاد در حاشیه شهر است.
فارس: با توجه به تجمیع موارد مرتبط با ریشه شکل نگرفتن نهادهای اجتماعی در بافت حاشیهای آیا میتوان نسبت به تبیین راهبردها به منظور رفع این معضل اقدام کرد؟
گل پرور طوسی: راهبردهای کلی برای تحول ساختاری، به منظور تسهیل شرایط لازم برای نهادسازی، در سه حوزه امنیت سیاسی، امنیت اقتصادی و فرهنگ سازی ارائه می شود.
در همین راستا لازم است که وحدت رویه با سازمان های مربوطه مداخله گر در مناطق حاشیه نشین ایجاد گردد. وحدت رویه و مدیریت متمرکز از موازی کاری میان سازمان های متنوع مداخله گر جلوگیری می کند. در این راستا، دریافت تضمین از مقامات بالای حکومتی جهت تحکیم وحدت رویه ضروری است. سپس در ادامه لازم است که راهکارها جهت طراحی نهادی مورد تائید سیاستگذاران قرار گیرد. همچنین به منظور اطمینان و تحکیم سیاستگذاری لازم است که سند بالادستی بر مبنای راهبرد و راهکارهای طرح تدوین و تائید گردد.
فارس: نقش اقتصاد در راهبردهای ریشهیابی معضلات حاشیه شهرها به جه نحو قابل بیان است و آیا اساسا اقتصاد در شکلگیری و استمرار حل این مشکلات اثر پایدار دارد؟
گل پرور طوسی: شرط لازم مادی در شکل گیری نهادسازی در حاشیه شهرهای ایران، امنیت اقتصادی است. امنیت اقتصادی در کاهش فقر و توانمندسازی منطقه مؤثر است. باید توجه داشت که تزریق سرمایه مستقیم به خانوارها و مداخله گری اجتماعی نمی تواند به توانمندسازی منطقه کمک کند.
فارس: منظور شما از توامندسازی خانوار در حوزه زیرساختی چیست؟ آیا توانمند سازی به منظور کسب درآمد مد نظر شما است یا از منظر کاهش هزینه به موضوع نگاه میکنید؟
گل پرور طوسی: در واقع، بحث توانمندسازی در حوزه زیرساختی و توانمند نمودن خانوارها به منظور کسب درامد است. در چنین شرایطی است که منطقه با خودسازندگی مواجه می گردد و می تواند چرخه فقر را در بازه زمانی مناسبی بشکند.
فارس: ممکن است با رعایت کوتاهی و اختصار نسبت به تشریح سایر راهبردها بپردازید؟
گل پرور طوسی: مسئله راهبردی بعدی فرهنگسازی است. برای فرهنگ سازی باید از باب و ابزار تسهیلگری استفاده گردد. در این راستا، استفاده از ابزار تسهیلگری با هدف آگاهی دادن به ساکنین و گردهمایی ایشان در طول کار جمعی برای رفع نیاز محله صورت میگیرد. ارتقای روحیه کار جمعی و مشارکت می تواند عامل موثری در جهت حرکت ساکنین به سمت ایجاد الگوهای پایدار نهادسازی گردد. لازم به ذکر است که تامین نیاز ساکنین هدف این نهادها است.
فارس: الویت اساسی در نهادسازی حاشیه شهرها بر اساس چه شاخصهایی قابلیت ردیابی دارد؟
گل پرور طوسی: لذا اولویت نهادسازی در تامین نیازی است که ساکنین یک محل نسبت به آن احساس ضرورت می کنند. هدف تسهیلگر تنها هدایت اشخاص و راهنمایی ایشان است. در این خصوص، پایگاه هایی مانند مسجد یا مکان هایی بدون عنوان دولتی و مذهبی می تواند در راستای تشویق و حرکت دادن ساکنین مناطق به منظور کار جمعی اختصاص یابد.
گفتگو از محمد عنایتی نجفآبادی
حاشیهنشینها به محل زندگی خود تعلق خاطر ندارند/ دلایل تشکل نشدن «نهادهای اجتماعی» در حاشیه شهر