احیای‌ معماری اسلامی-ایرانی‌ نیازمند 2 اصلاح بنیادین / ضرو‌ت تغییر بنیان نظام آموزشی در حوزه معماری

طرح جهش تولید و تامین مسکن بهترین فرصت برای احیای سبک معماری ایرانی و اسلامی به حساب می‌آید در این راستا احیای‌ معماری اسلامی-ایرانی‌ نیازمند 2 اصلاح بنیادین نیز است.

زمان مطالعه 5 دقیقه

img

بحث هویت اسلامی و ایرانی شعار بسیار دقیقی در ارتباط با سبک آثار هنری، معماری، شهرسازی است، بر اساس متون اصیل معماری، سبک هنری و معماری دارای 2 بعد است، یک بعد هنری و محتوایی و یک بعد مهندسی که باید این 2 بعد را از هم تفکیک نمود.

زمانی که از واژه اسلامی صحبتی به میان می‌آید‌ یعنی همۀ معیارهای هنری و انسانی که بستر تکامل انسان را فراهم می‌کند، به طور کامل در نظر گرفته‌ شده است. از نظر اسلامی این معیارها فرازمانی و فرامکانی هستند. به عبارت دیگر انسان‌ها از یک نوع هستند و همه دارای فطرت، روح‌الهی و ذات مشترک بالقوه هستند.

بر این اساس، اثر هنری یک فرآیند است که از یک مرحله شروع می‌شود، تا به یک اثر هنری می‌رسد، مرحلۀ اول را ایدۀ معماری یا هنرمند می‌گویند که مرتبط با انگیزۀ معمار و سبک معماری است. این مرحله به طور جامع در مکاتب الهی موجود است و درواقع علم بشری و علم الهی تلقی می‌شود.

در حقیقت کار یک معمار برای معماری اسلامی و ایرانی، آن است که مرحله ابتدایی را از مکتب الهی الهام بگیرد و مراحل بعد دیگر آن یعنی بخش ایرانی بودن را بر آن بیفزاید.

اثری از معماری اسلامی ایرانی در شهر نیست

با توجه به مقدمه مطرح شده اگر نگاهی به اطراف خود بیندازیم، دیگر نه از اسلامی بودن سبک واحدهای مسکونی ساخته شده خبری وجود دارد و نه از رعایت نمادهای ایرانی اثری دیده می‌شود.

اگر تا به حال از خانه‌های تاریخی موجود در شهر خود با دقت نگاه کرده باشیم، متوجه این مسئله می‌شویم که عمده خانه‌های برجا مانده از گذشته متعلق به افراد ثروتمند جامعه گذشته بوده اما توجه دقیق‌تر به نمای بیرونی این واحدهای مسکونی بیانگر آن است که واحدهای مسکونی افراد ثروتمند جامعه گذشته هیچ تفاوتی با سایر خانه‌ها نداشته است.

این مسئله دقیقا بر خلاف برج و باروی ثروتمندان امروزی که چهره بیرونی خانه بعضا، بسیار گران‌تر از داخل خانه است. علاوه بر این یکی از مواردی که در سبک معماری سال‌های اخیر مشاهده می‌شود، بحث تناسب این خانه‌ها با موضوعاتی نظیر مفهوم خانواده است، امری که این روزها بسیار کمتر در نظر گرفته می‌شود.

سیر تاریخی افول سبک معماری اسلامی ایرانی

بدون هیچ استناد علمی تنها با نگاه به اوضاع معماری شهرهای کشور می‌توان متوجه شد که سبک معماری اسلامی ایرانی دچار افول شده است. البته این افول قابل توجه در یک شب و یک سال اتفاق نیفتاده و سیری تاریخی قهقرایی را طی کرده است.

به استناد اظهارات‌عبدالحمید نقره‌کار، استاد دانشگاه علم صنعت ایران، تمدن ما قبل از اواسط دوران قاجار و آغاز غرب‌زدگی و خودباختگی پادشاهان و شبه‌روشن‌فکران ایرانی، از یک فرهنگ اخلاقی و انسانی و نسبتاً اسلامی از جمله در آثار معماری و هنری پیروی می‌کرد.

بر همین اساس در اواسط دوره قاجار و با ورود روشنفکرنماهای غرب زده به کشور شاهد شروع افول سبک معماری ایرانی و اسلامی در کشور بودیم؛ در نگاهی دقیق‌تر به تاریخ باید گفت، از نظر محتوا و زیرساخت معماری و شهرسازی ما در اواخر قاجار و پهلوی عقب نگه‌داشته شده بودیم؛ در اواخر قاجار به ‌خصوص از زمان ایجاد دانشکده‌های معماری در دوران پهلوی‌ها، رویکرد غرب‌زدگی و خودباختگی زمینه جایگزینی هنر غربی به جای هنر اصیل اسلامی و ایرانی را مهیا کرد و سیر سبک معماری اسلامی ایرانی با سرعت بسیاری به سمت نابودی حرکت کرد.

پس از انقلاب اسلامی و با وجود انگیزه‌های بسیار در احیای سبک معماری اسلامی و ایرانی، منابع آماده و فرصت کافی برای بازگشت به ارزش‌های اصیل وجود نداشت، در این بین کمبود منابع و محتواهای آموزشی یکی از اصلی‌ترین دلایل پیشرفت نکردن سبک معماری اسلامی ایرانی از ابتدای انقلاب به شمار می‌رود. مسئله‌که همچنان یکی از خلاء‌های بزرگی نظام آموزشی کشور تلقی می‌شود.

دولت روحانی با اضافه شدن درس معماری اسلامی ایرانی به دروس رشته معماری مخالفت کرد

در حال حاضر تنها یک درس با عنوان حکمت معماری ایران در دانشگاه‌های کشور به عنوان درس مرتبط با معماری اسلامی ایرانی تدریس می‌شود که محتوایی سکولار دارد.

پیگیری خبرنگار فارس حاکی از آن است که ‌در سال‌های اخیر و دولت قبل، عده‌ای از اساتید دانشگاه بارهای برای اضافه کردن درسی با عنوان حکمت اسلامی در هنر معماری تلاش کردند اما وزارت علوم دولت روحانی از اضافه شدن این درس به محتوای آموزشی دانشگاه جلوگیری کرد.

احیای سبک معماری ایرانی اسلامی با طرح مسکنی رئیس جمهور

بر این اساس، به نظر می‌رسد، احیای سبک معماری اسلامی ایرانی در شرایط کنونی نیازمند 2 اصلاح بنیادین است.

در گام ابتدایی باید بنیان نظام آموزشی در حوزه معماری دچار تغییر و تحول اساسی شود و بار دیگر بر مبنای ارزش‌های اسلامی ایرانی مرمت شود. این مسئله در شرایطی در اولویت قرار دارد که همچنان محتوای دروس و سرفصل‌ها این حوزه در ایران تقلیدی بوده و اصلاح نشده است.

مسئله بعدی مسئله ورود به قوانین بالادستی است. اسناد بالادستی، قانون اساسی و چشم‌اندازهای این حوزه بسیار عالی نگاشته شده است اما قوانینی که در وزارت مسکن، شورای عالی معماری و شهرسازی، شهرداری‌ها و شوراهای شهر و روستا بسیار اشکالات زیادی دارد، متاسفانه در سال‌های اخیر عمده قوانین کشور در حوزه مسکن برمبنای رویکرد مادی و تغییر کاربری زمین‌ها بنا شده است، بنابراین تغییر قوانین مطابق اسناد بالادستی باید مورد توجه قرار گیرد.

روند طی شده در طول قرن گذشته زمینه نابودی تقریبا کامل معماری اسلامی ایرانی را مهیا کرده است و به نظر می‌رسد، احیای این سبک معماری به امری بسیار پیچیده بدل شده است.

بر همین اساس، یکی از فرصت‌های بکر به منظور اصلاح سبک معماری کشور و بازگشت به ارزش‌های اصیل، پرونده ساخت 4 میلیون واحد مسکونی در 4 سال است.

در شرایطی که در ساخت این واحدها از معماری اسلامی ایرانی بهره‌گرفته شود به نظر می‌توان سرآغازی برای توقف افول این نوع معماری در کشور متصور شد و مسیر را برای احیای مجدد آن مهیا کرد.



احیای‌ معماری اسلامی-ایرانی‌ نیازمند 2 اصلاح بنیادین / ضرو‌ت تغییر بنیان نظام آموزشی در حوزه معماری

دیدگاه ها   دیدگاه

هنوز درباره این خبر هیچ دیدگاهی وجود ندارد. دیدگاه خود را درباره این موضوع بیان کنید.